مادرانه

بدون عنوان

1393/4/1 20:17
نویسنده : منیره آزادی
120 بازدید
اشتراک گذاری

یه وقتایی آدم میرسه به اون مرحله ای که دیگه حساسیت نداره تو رابطش با عشقش.. 

سرد میشه و بی روح.. 

میگه هرجور راحتی.. 

هرکاری میخوای بکن، وقتی بودن با من اونقدر راضیت نمیکنه که با دیگران میپری بزار هرچی میخواد بشه، بشه.. 

اینجاس که باید بترسی.. 

بایدمراقب رابطه ت باشی.. 

مراقب عشقت باشی اگه واقعا برات اهمیت داره.. 

باید مراقب دلش باشی.. 

که اونقدر شکسته و بی اعتماد شده که دیگه بودنت تنها برای خودش دیگه مهم نیست.. 

شاید منم رسیدم به همین مرحله.. 

به همین لحظه که بگم دیگه مهم نیست.. 

که بزارم فکر کنه باور کردم حرفاشو.. 

پس مراقب باش.. 

مراقب دلم باش.. 

مراقب باورم باش.. 

مراقب زندگیمون باش. 

تا دیر نشده.. 

اگه هنوزم فکر میکنی یه گوشه ای از قلبت برام میتپه..

 

 

پ ن:حالم این روزا حال خوشی نیست.. 

پسندها (3)

نظرات (1)

الهام
2 تیر 93 23:23
عزیزم م م م الهی فدای دلت بشم منیره جون دیدم چند وقته نیستی کاش زودتر می اومدم احوال پرسی خصوصی سر بزن عزیزم
منیره آزادی
پاسخ
مرسی نازنینم، همین که به یادم هستی و بهم سر میزنی برام ارزشمنده
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادرانه می باشد